یکشنبه

دجال در مکاشفات یوحنا

دجال در مکاشفات یوحنا  [يوحنا يا یحیی (ع) که به "تعمید دهنده" مشهور بود و مدتی در خوزستان ایران می زیسته است. گروهی از بازماندگان پیروانش هنوز در خوزستان زندگی می کنند.] 
« هیولای عجیب دیگری دیدم که از زمین بیرون آمد و دو شاخ داشت مانند شاخ‌های بره و صدای وحشتناکش مانند صدای اژدها بود. كيست مانند او و كيست كه بتواند با او جنگ كند؟ به او دهاني داده شده كه به كبر و كفر تكلم كند...  پس دهان خود را به كفرهاي خدا برگشود و به خدا و سكنه آسمان كفر گويد. و به وی قدرتی داده شد تا با مقدسين جنگ كند و بر ايشان غلبه يابد و نیروی تسلط به هر قبيله و قوم و زبان بدو عطا شد [فارس و عرب و کرد و ترک و لر و...] و ساكنان سرزمين جز عده مشخصی او را خواهند پرستيد. در اينجاست صبر و ايمان مقدسين. ساكنان سرزمين وادار مي شوند او را بپرستند و معجزات عظيم به عمل آورد و ساكنان سرزمين را گمراه مي سازد. هر كس صورت هیولا را نپرستد كشته خواهد شد. او بزرگ و کوچک ، فقیر و غنى ، برده و آزاد را وادار می کند تا نشان مخصوصش را روی دست راست یا پیشانی خود بگذارند. و هیچ کس نمی‌تواند شغلی به دست آورد یا معامله ای کند مگر اینکه علامت مخصوص  او را بر خود داشته باشد [مهر انتخاباتي؟] ... و اینجا حکمت است ، پس هرکس که فهم دارد عدد هیولا را بشمارد زیرا که عدد آن مرد است و عددش 666 است.» 
و در باب هفدهم ، از رژیم ضدمسیح به عنوان "فاحشه" یاد شده است: « یکی از هفت فرشته آمد و به من خطاب کرد که بیا تا سرانجام آن فاحشه بزرگ را که بر آبهای بسیار ایستاده به تو نشان دهم که پادشاهان جهان با او زنا کردند و من زنی دیدم که از نام های کفر پر بود و بر سرش ده شاخ داشت [ده نیروی نظامی] و پیاله ای زرین به دست خود پر از خباثت و نجاست و بر پیشانی اش نوشته بود: بابل عظیم ؛ مادر فواحش دنیا. و آن زن را دیدم مست از خون شهدا و مقدسین...» [سرزمین بابل کهن ، مهد سحر و جادو بود و لقب بابل عظیم اینجا اشاره به محور فعالیت دجال و یارانش دارد که همانا سحر است که در پیشگویی زرتشت نیز بدان اشاره شد. ارتباط نامشروع با پادشاهان جهان نیز اشاره به بذل منابع ثروت کشور به دولت های بزرگ است.]
و اما درباره سرانجام نظام ضدمسیح:  « بعد از آن دیدم فرشته ای دیگر از آسمان نازل شد که قدرت عظیم داشت و زمین به جلال او منور شد و ندا داد: منهدم شد ، منهدم شد بابل عظیم که مسکن دیوها و پناهگاه هر روح خبیث گردیده بود. گناهان این شهر به فلک رسیده و خدا ظلم هایش را به یاد آورده است. بدو رد کنید آنچه را که او به دیگران داده و او را جزا دهید. او را با عذاب و ماتم بسوزانید زیرا می گوید: به مقام ملکه نشسته ام و ماتم هرگز نخواهم دید. پس بلایای او از مرگ و ماتم و آتش و قحط در یک روز و یک ساعت خواهد آمد و سوخته خواهد شد زیرا زورآور است خدایی که بر او داوری می کند. آنگاه پادشاهان دنیا که با او زنا کردند ، چون دود سوختنش را ببینند گریه و ماتم خواهند کرد و از خوف عذابش دور ایستاده خواهند گفت: وای ای شهر عظیم ، ای شهر قدرتمند ، زیرا که بدترین عقوبت در یک ساعت بر تو فرود آمد و تاجران جهان بر او خواهند گریست زیرا سرمایه ایشان در آنجا بود از طلا و نقره و جواهر و مروارید و کتان و ابریشم و مس و آهن و مرمر و شراب و روغن و گندم و رمه ها و اجساد انسان... پس ای آسمان ، مقدسان ، رسولان و مؤمنان ، شادی کنید زیرا خدا انتقام شما را از او کشیده است و مانند این شهر دیگر هرگز یافت نخواهد شد زیرا تو از اکابر جهان بودی و از ساحران تو امتها گمراه گشتند و خون تمامی مقدسان و مقتولان بر عهده توست.»[1]
در باب بیستم نیز از ضدمسیح یا هیولا چنين ياد شده است: « شيطانی كه‌ از زندان‌ خود خلاصی‌ خواهد يافت و مقدسین مؤمنان را سر بریده‌ و مردم را گمراه‌ كرده و ایشان را به جهت جنگ  فراهم خواهد آورد» و درباره سرانجامش:     « آتش از جانب خداوند بر سر او و اعوانش ریخته خواهد شد.»  در باب نوزدهم ، سرانجامِ هیولا یا پیامبر دروغین و پیروانش بیان می شود: « او (منجی) ، هیولا یا پیامبر دروغین را همراه با شیطان از جایگاهشان بیرون کشیده و در دریاچه کبریت گداخته می افکند. مردم و مقدسین به کشتار امت پیامبر دروغین بر می خیزند و سپس ضیافت عظیمی بر روی اجساد کشتگان برپا می گردد.»
پولس‌ بر اساس کلمات‌ مسیح‌ و تصویرپردازی‌ دانیال‌ و حزقیال‌ نبی‌ از ظهور دجال چنین می گوید‌: « این را نیز باید بدانی که در آخرالزمان مسیحی بودن بسیار دشوار خواهد بود؛ زیرا مردم ، خودپرست ، پول‌پرست ، مغرور و متکبّر خواهند بود. مردم سنگدل و بی‌رحم، تهمت‌زن ، خشن و متنفّر از خوبی خواهند بود. درباره حوادث پیش‌ از روز مسیح ‌[ظهور منجی] آمده است؛ امّا بدانید که تا این دو رویداد واقع نشود، آن روز هرگز نخواهد آمد:  نخست، ارتدادی بزرگ رخ‌ خواهد داد. دوم، مرد شریر که عامل این ارتداد است با هر چه که مربوط به دین خداست مخالفت کرده و‌ در معبد خدا می‌نشیند و خود را چنان‌ می‌نمایاند که‌ گویی‌ خداست‌؛ او با قدرت‌ شیطان‌ و آیات‌ و عجایب‌ دروغین‌ عمل‌ می‌کند و آنهایی‌ که‌ محبت‌ راستین‌ را نپذیرفتند تا نجات‌ یابند گمراه‌ می‌سازد.»  بديهي است كه این اخبار که منشاء آن گفتارهای حضرت عیسی مسیح (ع) می باشد درباره آخرین دین الهی است نه ادیان منحرف شده و منسوخ ، و "دجال موعود اديان" به سبب ايجاد فتنه در دين حقّه ظهور كرده و آسيبي جدي بدان وارد مي سازد به طوري كه احياي آن تنها با ظهور "منجي موعود اديان" امكان پذير خواهد بود.


همچنین در كتاب مكاشفات ، ضدمسیح مانند يك هیولای مهيب توصيف شده است که بدني چون پلنگ ، پنجه هايي چون خرس ، سري چون اژدها با هفت شاخ و دندانهايي آهنين ، و چند سر ديگر به صورتهاي شير ، پلنگ و كفتار دارد. اين هیولای بسیار خشمگين از  روی "دريا" ظاهر مي شود كه مي تواند اشاره به "امواج توده های انسانی" باشد. سر اژدها  نمايانگر شخص ضدمسيح و سرهای شير و پلنگ و كفتار نمايانگر كارگزاران اصلي او هستند. هرچه گستره جنایات ضدمسیح وسعت می یابد بر محبوبیت او میان پیروانش افزوده می گردد(به سبب تأثیرات بیشتر شیطان در دلهای آنان). ضد مسیح با تحریف متون مقدس سعی در کتمان ماهیت و هویت خود مي كند. از ضد مسیح و رژیمش در كتاب مكاشفات با سه عنوان "هیولای درنده" ، "پيامبر دروغين" (False prophet)  و "فاحشه" ياد شده است که هر یک نمایانگر صفات اصلی او و رژیمش است. ضدمسيح ، شرورترين و جنايتكارترين موجودي است كه پا به عرصه وجود نهاده است.

 

the Antichrist and the Devil
ضدمسيح و ابليس:  دو روح در يك كالبد
ضدمسيح تنها نمونه "حلول كامل ابليس" در كالبد بشري است. ابليس كه خبيث ترين شيطان جن مي باشد تنها در پيكر خبيث ترين شيطان اِنسي كه به نهایت سقوط و شقاوت ممکن رسيده است حلول كامل مي نمايد. کالبد ضدمسیح موعود ، ابزار ابليس برای دخل و تصرف مستقیم در زمین بوده و زبان او، زبانی است که ابليس به وسیله آن مستقیماً با مردم سخن می گوید.  تمام سرمايه وجودي و پشتوانه ضدمسيح "ابليس" است و رمز كاميابي او ، علم و آگاهي دقيق به راههاي جلب خشنودي ابليس. به دليل همين حلول است كه ضدمسيح دقيقاً دست به كارهايي مي زند  كه بالاترين ميزان تخريب و فساد در آن نهفته است. در منابع مسيحي از دولت ضدمسيح با عنوان "كابينه شيطان" ياد شده است و از حكومت او با عنوان "نقطه اوج قدرت شيطان در زمين". ضدمسيح  نام خدا و مقدسان را بر زبان دارد در حالي كه روي كتاب مقدس ايستاده است. او بزرگترين متحد ابليس عليه بشريت است.[2] هدف ضدمسيح ، سلطه بر انسانها و مورد پرستش قرار گرفتن است و هدف ابليس ، تخريب دين الهي و به كفر و فساد و تباهي كشيدن بشريت است و اين دو، يكديگر را در نيل به اهداف متقابل ياري مي كنند. راهکار اصلی ابليس در نابودی دین الهی به دست شخصیت منفور ضدمسیح ، "تبلیغ منفی" است ، بدین شکل که ضدمسیح (يا بهتر بگوييم: خود ابليس) در جایگاه پیشوایی دینی ، با دفاع ظاهری از دین آن را تضعیف و با ادعای تقابل وضديت ظاهری با کفر و گناه و فساد ، آنها را ترویج می كند.

میشل نوستراداموس (پیشگوی معروف غربی) از ضدمسیح با عنوان "سلطان وحشت و ترور" یاد می کند: « درماه هفتم سال 1899 درب جهنم باز شود و سومین ضدمسیح یا "پسر شیطان" برای افروختن آتش سومین جنگ جهانی درآسیا زاده می گردد. [اولین و دومین ضد مسیح در نوشته های نوستراداموس به ترتیب به "ناپلئون بناپارت" و "آدولف هیتلر" تعبیر شده اند که هر دو با هدف کشورگشایی و توسعه قلمروی حکمرانی به جنگ های فراوان دست زده و بی مهابا خون های بسیاری ریختند.] او که به قتل و زنا آلوده است با خود ده آفت قوم فرعون را بر زمین آورد. رهبری زورمند که سیره سلاطین مغول را زنده می کند. این کاهن بزرگ مشرقی برای دیدار فرانسه از کوه آپونین خواهد گذشت ، از فراز آسمان، از برف ها، دریاها و کوهها گذر خواهد کرد و با عصای خود جهان را به لرزه در خواهد آورد. او با قبای آبی رنگ به اروپا وارد می شود. طول فتنه او 37 سال و 7 ماه است. هرکس را که مخالف عقیده او باشد می کشد یا زندانی و تبعید می کند. او و شیاطینش مجال می یابند که بدون محدودیت در زمین جولان دهند. او بزرگترین مایه وحشت بشریت است. قدرت او افزایش می یابد تا آن که بالادست قدرتهای شرق قرار می گیرد.» نوستراداموس آغاز جنگ جهاني سوم را شليك موشكي با قدرت ويرانگر از سوي ضدمسيح به سوي غرب مي داند كه بخشي از سواحل درياي مديترانه را غير قابل سكني مي كند. نوستراداموس شخصیتی که نظام او را ساقط می کند چنین معرفی می کند: « در قلبگاه آسیا فقر فراوانی بروز خواهد کرد و برای سیاه چرده و سیاه مویی جوان که در جوشاجوش کنش های اهریمنی است ، خون فواره خواهد زد.»  نوستراداموس درباره مرگ ضدمسيح می نویسد: « کسانی که در پرستشگاه ها ستایش شده و مورد احترام بودند رسوایی هایی به بار می آورند و برای یک نفر که تصویرش را بر سکه های طلا نقش کرده اند، پایان با شکنجه ای شگرف فرا خواهد رسید.» خاطرنشان می سازد که پیشگوئیهای نوستراداموس (که پیش از انتشار ، مغرضانه از سوی غربی ها نیز دستکاری شده است) مورد استناد نمی باشد و ما تنها ذکر آن را جالب یافتیم.




[1] - باب هجدهم
[2] - ابليس براي خداوند چنين سوگند خورده است: « به عزت تو سوگند كه همه آنها را گمراه خواهم ساخت ، مگر آناني كه از براي تو خالص شده باشند.» - سوره ص ، آيات 82 و 83